پستها
نمایش پستها از 2023
شدند ایثارگر یک عدّه دیگر
- دریافت پیوند
- X
- ایمیل
- سایر برنامهها
زمان جنگ بود و ما و جبهه شدند ایثارگر یک عدّه دیگر زمان صلح و وقت ساختن شد گروه دیگر آنجا گشته افسر به هر نوعی رقم میخورد اوضاع گروه ابن وقت از آن جلوتر جوانی بود و عمری بود و امّید جوانی طی شد و امّیدها سر گمانم بود از آغاز اینسان که ظالم بوده بر عادل ستمگر همیشه عدّه ای آماده بودند که کرده هرچه باید کرد خودسر .
بروم تا که چرتکی بزنم
- دریافت پیوند
- X
- ایمیل
- سایر برنامهها
گوش کردم ز شعر تو شاعر خنده کردم نه گریه و زاری با توجّه به زیر و بالایش سخت باشد حسابی انگاری مثل تعقیب یک جت جنگی با دوچرخه و یا که یک گاری شعر گفتن کجای کاری تو نیست آسان چو مملکت داری حال بد از تو خوب شد شاعر متشکّر من از تو هر باری قلمت سبز و حسّ و حالت خوب باغچه ات را قشنگ میکاری گور بابای سختی ایّام ، از گرانی و رنج و بیکاری بروم تا که چرتکی بزنم نیست بهتر برای من کاری . #کوتوال_خندان
شخص خودم کنار من نشسته
- دریافت پیوند
- X
- ایمیل
- سایر برنامهها
شخص خودم کنار من نشسته شعرای خوشمزّه و تازه گفته گفته ببین خوشی داره میباره خوب میدونه که گفته هاش چه مفته گفته عجب حال و هوای خوبی چه روزگار با صفای خوبی ولی میدونه گفته هاش دروغه بد که نمیشه گفت بهش تو خوبی مجبوره شوخی کنه و بخنده صبر کنه تا نمک قشنگ بگنده مست کنه با خودش بگه خدایا کی میشه برگرده دوباره خنده؟ میشناسمش دارم بهش ارادت شد الکی خوشی براش یه عادت همینکه گاهی میبینم سرحاله خوشحالم و میخوام براش سعادت . #کوتوال_خندان
- دریافت پیوند
- X
- ایمیل
- سایر برنامهها
سرِ از جسم خود جدا شده ایم به امان خدا رها شده ایم هرچه پرسیده ما جوابی نیست مات و مبهوت و بینوا شده ایم نه صدائی نه حرکتی حرفی لال و ساکت و بیصدا شده ایم در نمیگیرد از کسی بحثی خوان یغمای قصّه ها شده ایم آلت دست دشمنان بشر بوده ارباب چون گدا شده ایم بس که کفران نموده نعمت را مورد خشم اولیا شده ایم در سخن آخر وفا هستیم در عمل مفت و بی بها شده ایم گشته غارت تمام ثروت ما خوار دزدان بیحیا شده ایم جز خدا نیست دیگر امّیدی خالقا رو به تو دعا شده ایم شکر خود را نصیب ما فرما ما به کفر تو مبتلا شده ایم چشم در راه و دست ها بالا شرمسار از خود خدا شده ایم.
خلقت انسان
- دریافت پیوند
- X
- ایمیل
- سایر برنامهها
خلقت انسان شود بنیان تاوانی دگر بوده تاوان خلق انسان بهر بنیانی دگر گشته فرزندان هرکس امتداد خلقتش این سخن افزوده انسان را به حیرانی دگر راز بسیاری برای کهکشان خلقت است هرکسی باشد زبانی بهر عصیانی دگر عدّه ای لاجرعه نوشیدند ودلخوش گشته چون بیمشان باشد نباشد وقت بارانی دگر هرکسی تاوان نیکی یا بدی از ریشه اش کرده ها گردد زمینه بهر طغیانی دگر گفته شد از کرده های دیگران دیگر چرا؟ بوده همخون های هم جانی ز جانانی دگر نکته های آفرینش خارج از فهم بشر روح پاکیزه نشانی از گلستانی دگر چون درخت دانش انسان دهد باروبرش میشود بستر برای خلق ارکانی دگر .
دو قطبی های کاذب
- دریافت پیوند
- X
- ایمیل
- سایر برنامهها
به هر سو پرکشیدم دیده ام من فضا تاریک و اوضاعش خراب است قدم را میگذارم در خیابان ، سخن های خلایق آب و تاب است گروهی دشمن پوشیدگی ها برای عدّه ای زیبا حجاب است گروهی مهربان همچون برادر ، خشونت عدّه ای را حال ناب است کسی که شغل او طرح عیوب است برای پاچه خواری در رکاب است دوقطبی های کاذب خنده دارد از اوّل تا به پایانش عذاب است بنزد باند سارق های مزدور هرآنکس دزد شد عالیجناب است خلاصه خنده دارد کار دنیا ، برای خودکشی شعرم طناب است. #احمد_یزدانی