رفته است چوبی به ماتحتی فرو
رفته است چوبی به ماتحتی فرو کرده مفعولش ز نوبت گفتگو ، با تعارف بیخیال و خنده رو ، گفته ، ای استاد از دزدان بگو، گلّه وقتی مورد تاراج هست از کبابش کوه و در پُر گشته بو گفتگو از دزدِ تنها بیخود است دزد و چوپان باهمند بی گفتگو .