پستها
شدند ایثارگر یک عدّه دیگر
- دریافت پیوند
- X
- ایمیل
- سایر برنامهها
زمان جنگ بود و ما و جبهه شدند ایثارگر یک عدّه دیگر زمان صلح و وقت ساختن شد گروه دیگر آنجا گشته افسر به هر نوعی رقم میخورد اوضاع گروه ابن وقت از آن جلوتر جوانی بود و عمری بود و امّید جوانی طی شد و امّیدها سر گمانم بود از آغاز اینسان که ظالم بوده بر عادل ستمگر همیشه عدّه ای آماده بودند که کرده هرچه باید کرد خودسر .
بروم تا که چرتکی بزنم
- دریافت پیوند
- X
- ایمیل
- سایر برنامهها
گوش کردم ز شعر تو شاعر خنده کردم نه گریه و زاری با توجّه به زیر و بالایش سخت باشد حسابی انگاری مثل تعقیب یک جت جنگی با دوچرخه و یا که یک گاری شعر گفتن کجای کاری تو نیست آسان چو مملکت داری حال بد از تو خوب شد شاعر متشکّر من از تو هر باری قلمت سبز و حسّ و حالت خوب باغچه ات را قشنگ میکاری گور بابای سختی ایّام ، از گرانی و رنج و بیکاری بروم تا که چرتکی بزنم نیست بهتر برای من کاری . #کوتوال_خندان
شخص خودم کنار من نشسته
- دریافت پیوند
- X
- ایمیل
- سایر برنامهها
شخص خودم کنار من نشسته شعرای خوشمزّه و تازه گفته گفته ببین خوشی داره میباره خوب میدونه که گفته هاش چه مفته گفته عجب حال و هوای خوبی چه روزگار با صفای خوبی ولی میدونه گفته هاش دروغه بد که نمیشه گفت بهش تو خوبی مجبوره شوخی کنه و بخنده صبر کنه تا نمک قشنگ بگنده مست کنه با خودش بگه خدایا کی میشه برگرده دوباره خنده؟ میشناسمش دارم بهش ارادت شد الکی خوشی براش یه عادت همینکه گاهی میبینم سرحاله خوشحالم و میخوام براش سعادت . #کوتوال_خندان