چراغ قرمز عالم
ز دست رنج انسان ها گرفتار است افکارم
تماشای فغان و ناله ها گردیده آزارم
ندیدم رنگ شادی را تمام عمر غمگینم
برای شستن دنیای غمگین اشک می بارم
در اطرافم همه غم هرطرف غم هرطرف ماتم
از این ماتمکده از عمق جان خویش بیزارم
جهان در چنگ ویروس است و هرسو جنگ و بیماری
زمانی سیل و گاهی زلزله کم های بسیارم
چراغ قرمز هشدار عالم روشن است امّا
بشر خوابیده است سنگین و ترس از خواب او دارم .
نظرات
ارسال یک نظر