شب یلدای ۹۹
شب یلدا شده آکنده ی غم در حیرت
شب بیداری و بیماری و اندوه ،عبرت
شب تحریم و گرانی شب نامردی ها
شب حمله به تمامی سلامت ، قدرت
شب کوتاه امید و شب طولانی بیم
شب بی معرفتی ها شب رفتن ، هجرت
چه شب سرد و سیاهی شده در تنهائی
شده از اوّل شب تا بسحرگه حسرت
رفته است شادی و آمد عوضش بیماری
ناسپاسی شده آورده به همراه فترت
آنهمه خیر و خوشی آنهمه زیبائی رفت
رفته شادی و به جایش شده حاکم عُسرت
داشتن گُم شده در وادی فقر و فاقه
مانده اندازه یلدا ز کرونا نفرت
صحنه ی عالم عوض شد همگی در تغییر
نه صفائی نه وفائی شب دردی مفرط
کی شود تا سرپا گشته جهان با شادی
همه ی عالمیان گفته سخن از عشرت
برود گُم بشود این کرونای منحوس
بشریّت بشود راحت از این بی غیرت ،
#احمد_یزدانی
نخستین روز دی ماهت بود شاد
پاسخحذفوجود نازنین از غُصّه آزاد
زمستان می رود ، پشتش بهار است
کرونا در قفس ، جان تو آباد .