دیدار
می بری با خود مرا تا دور دست آرزویم گفتگوی با تو هست خاطری رنجیده دارم از خودم در خیالاتی پر از رنج گسست ماهها در آرزوی گفتگو منتظر ، امّا کرونا بسته دست شادمان از لشکر امواج من لااقل دیدارت آنجا ممکن است حرف بسیار و نباشد حوصله دیدنت باشد برایم ناز شصت حال باقی با شما ، حرفی بزن، میشود بر دیدنت امّید بست؟ Facebook.com/ahmadyazdany/5